دردهای لگنی
یکی از قضایایی که توی 6 ماه اول بارداریم داشتم دردای شدید لگنی بود. در حدی که باید یکی توی راه رفتن. بلند شدن کمکم می کرد. البته همه طول روز اینطوری نبودم. یادمه عروسی فریال و مهدی از روی صندلیم نمی تونستم بلند شم. فقط یه لحظه پاشدم برم برای عکس که مامان فریده مچم رو گرفت!
البته بعد از 6ماه خوب شد و بعد از بدنیا اومدنت به یه شکل دیگه شروع شد!
اینبار رفتم عکس رادیولوژی گرفتم دوتا استخوانم از هم فاصله گرفته بود و شدیدا خورده شده بود. الانم تحت درمانم!
خداییش چه کردی با ما تا بدنیا بیای نفسم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی